انواع جمله:
جمله از نظر محتوا و پیام چهار نوع است:
ا- جمله ی خبری: جمله ای است که خبری را می رساند. مثال: احمد به مدرسه رفت.
۲- جمله ی پرسشی: جمله ای است که سؤالی را می پرسد. مثال: احمد کجا رفت؟
۳- جمله ی امری: جمله ای است که انجام عملی را می خواهد. مثال:کتابتان را باز کنید.
۴- جمله ی عاطفی: جمله ای است که یکی از عواطف واحساسات انسانی مثل تعجّب، تأسف،
خوشنودی، آرزو، دعا،خشم، نفرت و تحسین را بیان می کند. مثال:
- چه هوای خوبی!
- افسوس که زمان به سرعت می گذرد!
- دشت هایی چه فراخ!
- کاش امسال به مسافرت برویم!
- سپاس باد یزدان توانا و توانا را!
- آفرین بر تو!
نکته ی مهم: همانطور که در مثال های بالا مشاهده کردید در پایان جملات خبری و امری
علامت نقطه((.)) ودرپایان جملات پرسشی علامت سؤال ((؟)) ودرپایان جملات عاطفی علامت تعجّب
((!)) می گذاریم.
اجزای جمله:
هر جمله از دوقسمت نهاد و گزاره تشکیل می شود.
نهاد: قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبری داده می شود.
گزاره: گزارش یا خبری است که درباره ی نهاد داده می شود.
نکته ی مهم: نهاد یا گزاره ممکن است شامل یک کلمه یا چندین کلمه باشد.
نحوه ی تشخیص نهاد و گزاره در جمله: برای تشخیص نهاد در جمله می توان از جمله ی سؤالی
چه کسی؟ یا چه چیزی؟ استفاده کرد پس از تشخیص نهاد بقیّه ی جمله گزاره محسوب می شود.
مثال۱:علی به مدرسه رفت. نهاد:علی گزاره:به مدرسه رفت
مثال۲: انقلاب اسلامی ایران، یک حادثه ی بزرگ تاریخ است.
نهاد:انقلاب اسلامی ایران گزاره:یک حادثه ی بزرگ تاریخ است
مثال۳:ما باید تاریخ گذشته و امروز خود را بشناسیم.
نهاد: ما گزاره:باید تاریخ گذشته و امروز خود را بشناسیم
اجزای گزاره: گزاره از اجزایی تشکیل می شود که مهم ترین جزء آن فعل است که معمولاً در پایان جمله
قرار می گیرد از اجزای دیگری که در قسمت گزاره قرار می گیرد می توان به مسند، مفعول، متمّم و...
اشاره کرد.
فعل: فعل کلمه ای است که انجام عملی یا داشتن یا پذیرفتن حالتی را در زمان معیّن بیان می کند.
ویژگی های فعل:با توجّه به تعریف فوق می توان برای هر فعلی چند ویژگی را در نظر گرفت:
۱- انجام عملی یا داشتن یا پذیرفتن حالتی
مثال:
علی به مدرسه رفت.( عمل رفتن)
انقلاب اسلامی ایران، یک حادثه ی بزرگ تاریخ است.
(فعل"است"داشتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد)
هوا سرد شد. (فعل"شد"پذیرفتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد)
۲-زمان (ماضی، مضارع، آینده)
۳-شخص (اوّل شخص، دوم شخص، سوم شخص)
۴- شمار (مفرد یا جمع)
مسند: مسند حالتی است است که توسّط فعل اِسنادی به نهاد نسبت داده می شود.
فعل اِسنادی: فعلی است که فقط حالتی را به نهاد نسبت می دهند نه انجام عملی.
مثال:
انقلاب اسلامی ایران، یک حادثه ی بزرگ تاریخ است.
(فعل"است"داشتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد) پس مسند:یک حادثه ی بزرگ تاریخ
هوا سرد شد. (فعل"شد"پذیرفتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد پس مسند:سرد
نحوه ی تشخیص مسند در جمله:
ا- مسند فقط در جملات اسنادی می آید.
۲- برای یافتن مسند در جمله از سؤال جه جور؟ یا چه نوع؟ می توان استفاده کرد.