«م»، علامت وقف لازم
«م»، علامت وقف لازم است«م»، یعنى وقف در آن لازم بوده و وصل آن موجب خلل در معنى مىشود،مثل: «إنَّ اللَّه شَدِیدُ العِقابِ للفُقَرَاءِ المُهَاجِرِین».
«ط»، علامت وقف مطلق
«ط»، علامت وقف مطلق است، یعنى وقف بر آن کاملاً به جاست و آغاز کردن از مابعد آن نیز خوب است (مترادف وقف تام)، مثل: «ذلِک فَضلُ اللَّهِ یُؤتِیه مَن یَشَاءُ واللَّهُ ذُوالفَضل العَظیِم».
«ج»، علامت وقف جایز
«ج»، علامت وقف جایز است، یعنى وقف و وصل آن هر دو جایز است. (مترادف وقف کافى)، مثل: «هُوَ مَولیکُم فَنِعْمَ المَولى وَ نِعْمَ النَّصِیر».
«ز»، علامت وقف مجوَّز
«ز»، علامت وقف مجوَّز است، یعنى وصل بهتر است، امّا وقف هم اشکالى ندارد. (مترادف وقف حسن)،مثل: «تَبَارَک الَّذِی بِیَدِهِ المُلکُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَىءٍ قَدِیر».
«ص»، علامت وقف مُرَخَّص
«ص»، علامت وقف مرخص است، یعنى به خاطر اطاله کلام و کمبود نَفَس می توان وقف کرد. در این صورت اگر مابعد آن جمله مفیدى بود، می توان از آن جا شروع به تلاوت کرد وگرنه باید اعاده نموده و از محل مناسب آغاز کرد،مثل: «قُلْ اِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ اِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبینٌ».
«لا»، علامت وقف ممنوع
«لا»، علامت وقف ممنوع است؛ یعنى چنانچه وقف کند در معنى خلل ایجاد مىشود و نباید وقف کرد (مترادف وقف قبیح)، مثل: «وَ مَا جَعَلنَا أَصْحَابَ النَّارِ إلاَّ مَلاَئِکَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُم إِلاَّ فِتنَةً للَّذِینَ کَفَروُا...».
«قلى»، علامت «اَلوَقفُ أَوْلى»
«قلى»، علامت «الوقف اولى» مىباشد، یعنى وقف بهتر است، مثل: «قالوُا أَنُؤمِنُ کَمَا ءامَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُم هُمُ السُّفَهاء».
«صلى»، علامت «اَلوَصلُ أَوْلى»
«صلى» علامت «اَلْوَصْلُ أَولى» مىباشد؛ یعنى وصل بهتر است. مثل: «اُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمِ وَ اُولئِکَ هُمُ الْمُفلِحوُنَ».
علامت وقف معانقه
دو مجموعه سه نقطهاى علامت «وقف مُعَانقه» یا «وقف مُراقبه» است که بر روى دو کلمه نزدیک هم قرار مىگیرد و چنانچه قارى بر یکى از این دو کلمه وقف کند، بر کلمه دیگر نمىتواند وقف کند، مثل: «ذلِکَ الکِتابُ لاَ رَیبَ فِیهِ هُدىً لِلمُتَّقِینَ».