مُراعات نَظیر(تناسب): آوردن واژههایی از یک دسته است که با هم هماهنگی دارند. این هماهنگی میتواند از نظر جنس، نوع، مکان، زمان و یا همراهی باشد. مراعات نظیر سبب تداعی معانی است.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تاتوانی به کف آری و به غفلت نخوری
مراعات نظیر و از نظر مکانی با هم تناسب دارند. / نان ، خوردن ، همراهی
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست!
اغراق (مبالغه): هنگامی که شاعر یا نویسنده، صفتی را در فرد یا پدیدهای آنچنان برجسته نشان دهد که در عالم واقع امکان دستیابی به آن صفت در آن حد و اندازه وجود نداشته باشد، آرایه اغراق آفریده میشود. البته این ادعای غیر ممکن باید به گونهای بیان شده باشد که باعث افزایش گیرایی سخن گردد وشعار گونه وغیر واقعی جلوه نکند.
زسمّ ستوران در این پهن دشت زمین شد شش و آسمان گشت هشت
کنایه: اگر بجای نام بردن مستقیم از یک چیز، از چیزی که یادآور آن باشد نام ببریم، از آرایه ای ادبی استفاده کردهایم که دِگَرنامی یا کنایهآوری نامیده میشود.
تنها همان رتبه های بالا را وعده بگیر و مابقی را نقداً خط بکش با حال استیصال پرسیدمپس چه خاکی بر سرم بریزم؟
در جمله های بالا دو عبارت مشخص شده دارای دو معنی نزدیک و دور هستند اما معنی دور ان ها مورد نظر است . خط بکش در اصطلاح یعنی نادیده بگیر و چه خاکی به سرم بریزم یعنی چه کار باید بکنم؟ در جمله های ذکر شده این معانی دور مورد نظر است و معانی نزدیک و واقعی مقصود نویسنده را نمیرساند و به این کار برد کنایه می گویند.
هنوزم از دهانت بوی شیر می آید : بوی شیر کنایه از خردسال بودن هست.
حس آمیزی: هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس است. به چیزی نسبت دهیم که با آن حس قابل احساس نباشد، آرایه حس آمیزی آفریده میشود که در زبان روزمره نیز کم کاربرد نیست.
طعم پیروزی را چشید.
در این عبارت "مزه"که مربوط به حس چشایی است به پیروزی نسبت داده شدهاست. اما پیروزی با حس چشایی قابل احساس نیست!
حقیقت تلخ است.
در این عبارت "تلخی"که مربوط به حس چشایی است به حقیقت نسبت داده شده است. اما حقیقت با حس چشایی قابل احساس نیست!