معلم اسم دانش آموز را صدا كرد، دانش آموز پاي تخته رفت ، معلم گفت:
شعر بني آدم را بخوان ، دانش آموز شروع كرد:
بني آدم اعضاي يكديگرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
به اينجا كه رسيد متوقف شد ،
معلم گفت: بقيه اش را بخوان! دانش آموزگفت: يادم نمي آيد ،
معلم گفت: يعني چي ؟اين شعر ساده را هم نتوانستي حفظ كني؟!
دانش آموز گفت:آخر مشكل داشتم مادرم مريض است و گوشهي خانه افتاده ،پدرم سخت كار ميكند.مخارج درمان بالاست،
من بايد كارهاي خانه را انجام بدهم و هواي خواهر برادرهايم را هم داشته باشم ..
ببخشيد،
معلم گفت: ببخشيد همين؟!مشكل داري كه داري بايد شعر رو حفظ ميكردي مشكلات تو به من مربوط نميشه!
در اين لحظه دانش آموز گفت:
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايد كه نامت نهند آدمي..!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! چرا باید این طور باشد بچه ها امانتی هستند در دست ما
شعر بني آدم را بخوان ، دانش آموز شروع كرد:
بني آدم اعضاي يكديگرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
به اينجا كه رسيد متوقف شد ،
معلم گفت: بقيه اش را بخوان! دانش آموزگفت: يادم نمي آيد ،
معلم گفت: يعني چي ؟اين شعر ساده را هم نتوانستي حفظ كني؟!
دانش آموز گفت:آخر مشكل داشتم مادرم مريض است و گوشهي خانه افتاده ،پدرم سخت كار ميكند.مخارج درمان بالاست،
من بايد كارهاي خانه را انجام بدهم و هواي خواهر برادرهايم را هم داشته باشم ..
ببخشيد،
معلم گفت: ببخشيد همين؟!مشكل داري كه داري بايد شعر رو حفظ ميكردي مشكلات تو به من مربوط نميشه!
در اين لحظه دانش آموز گفت:
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايد كه نامت نهند آدمي..!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!