Quantcast
Channel: معلم ابتدایی
Viewing all 374 articles
Browse latest View live

سوالات درس 19 اجتماعی

$
0
0
1.مرز چیست؟ مرز یک خط مشخص است که کشوری را از کشور دیگر جدا می کند.

2.مرز کشور ها چگونه تعیین می شود؟ ابتدا کشور ها بر سر خطوط مرزی به توافق می رسند و مابین خود خطوطی را معین می کنند، سپس نقشه کش ها با دقت نقشه هایی از مرز ها ترسیم می کنند که طبق آن در خطوط مرزی با میله یا تیرک عالمت گذاری می کنند.

3.وظیفه ی پاسگاه های مرزی چیست؟ در این پاسگاه ها افرادی مشغول دیده بانی و حفاظت از مرز ها هستند تا عبور غیر قانونی از مرز صورت نگیرد و از این راه به کشور خدمت می کنند.

4.آیا خط مرزی تنها روی زمین است؟ توضیح دهید. خیر، فضای باالی مرز زمینی هم جزء مرز است یعنی در باالی مرزهای زمینی، یک دیوار فرضی وجود دارد.

5.خلبانان در هنگام عبور از مرز هوایی یا آسمان یک کشور چه کار باید انجام دهند؟ باید به آن کشوراطلاع بدهند و برای ورود از آن اجازه بگیرند.

6.چگونه پدیده های طبیعی مرز بین کشور ها محسوب می شوند؟ مثال بزنید. گاهی یک پدیده ی طبیعی مانند رود خانه ، کوه، بیابان و دریاچه بین دو کشور قرار دارد و از همان پدیده برای تعیین مرز استفاده می کنند، مثال ارتفاعات آرارات بخشی از مرز ایران و ترکیه را تشکیل می دهد.

7.رود های مرزی ایران را نام برده و بنویسید ایران را از کدام کشورها جدا می کنند؟ اترک ایران را از ترکمنستان جدا می کند. ارس ایران را از ارمنستان و آذربایجان جدا می کند و اروند رود ایران را از عراق جدا می کند. 8.کدام کشور ها از طریق دریا با کشور ما همسایه هستند نام ببرید. کویت، عربستان، قطر، امارات و عمان. سواالت درس 19 مطالعات اجتماعی 1

9.گذر نامه چیست و چه مشخصاتی در آن ذکر می شود؟ برای این که یک فرد از کشور خارج شود، به گذرنامه نیاز دارد. گذرنامه مانند شناسنامه ی خارجی فرد است و در آن مشخصات فرد و ملیت او ذکر شده است. 10«.روادید«چیست و گرفتن آن به چه معناست؟ برای مسافرت به کشور دیگر باید از سفارتخانه ی آن کشور اجازه گرفت به این اجازه »ویزا« می گویند. وقتی یک کشور به فردی ویزا می دهد، به او اجازه یا پذیرش داده تا به آن کشور سفر کند.

11.انواع روابط ایران با کشور های همسایه ی خود را نام ببرید. روابط بازرگانی ، روابط فرهنگی 12.روابط فرهنگی ایران با کشور های همسایه شامل چه مواردی می شود؟ سفر های زیارتی و سفر هایی برای بازدید از آثار تاریخی و مناطق تفریحی.

12.ایرانیان برای زیارت چه اماکن مقدسی و به کدام کشور های همسایه سفر می کنند؟ همه ساله عده ی زیادی از مردم کشور ما برای زیارت خانه ی کعبه و مرقد مطهر پیامبر گرامی اسالم )ص( به کشور عربستان سفر می کنند. هم چنین زائران حضرت علی بن ابی طالب، امام حسین )ع( و حضرت ابوالفضل )ع( به کشور عراق سفر می کنند.

13.مردم مسلمان کشور های همسایه برای زیارت کدام اماکن مقدس به ایران سفر می کنند؟ عده ای از مسلمانان کشور های همسایه ی ایران برای زیارت مرقد امام هشتم، امام رضا )ع( و حضرت معصومه )ع( به ایران سفر می کنند.

14.نوروز چگونه و در کدام کشور های همسایه جشن گرفته می شود؟ در افغانستان سال رسمی با نوروز شروع می شود. در بعضی کشور های دیگر نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می شود. در جمهوری آذربایجان روی سفرهای نوروزی آجیل می گذارند. در پاکستان نوروز را عالم افروز می نامند. در ترکمنستان اجرای مراسم ورزشی و بازی های مختلف و طبیعت گردی در هنگام نوروز رایج است. برخی از مردم شمال کشور ترکیه نیز نوروز را جشن می گیرند. 

15.چیدن سفره ی هفت سین یا شبیه به آن در کدام کشور ها رواج دارد؟ توضیح دهید. در هنگام نوروز در ایران سفره ی هفت سین می چینند. در کابل و مرز های شمال افغانستان و برخی شهر های پاکستان چیدن سفره ی هفت میوه رواج دارد. در جمهوری آذربایجان، روی سفره های نوروزی آجیل می گذارند.

16.ایران با کشور های همسایه ی خود در برگزاری کدام جشن ها و اعیاد شباهت هایی دارد؟ در برگزاری مراسم نوروز و مراسم و اعیاد مذهبی مانند عید فطر و عید قربان

پ17.همسایگان شمالی ایران را نام ببرید. ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان

18.همسایگان غربی ایران کدام اند؟ ترکیه و عراق

19-همسایگان شرقی ایران را نام ببرید. افغانستان و پاکستان

20.ایران طوالنی ترین مرز را با کشور...............دارد. »عراق«

21.کوتاه ترین مرز ایران با کشور...............است. »ارمنستان«

22.ایران به وسیله ی مرز های...............و...............از کشورهای همسایه ی خود جدا می شود. »خشکی- دریایی«

23.به گذر نامه...............هم گفته می شود. »پاسبورت

« 24-.نام دیگر روادید...............است. »ویزا«

25.مردم همه ی کشور های همسایه ی ایران به جز...............مسلمان هستند. »ارمنستان«

26.مردم دین کشور ارمنستان از دین...............پیروی می کنند. »مسیحی«

27.زبان فارسی عالوه بر ایران در کشور های همسایه مانند...............و...............رایج است. »افغانستان- پاکستان«

28.یکی از کهن ترین جشن های به جا مانده از دوران ایران باستان...............است که در کشور های همسایه نیز جشن گرفته می شود. »نوروز«

29.در پاکستان نوروز را...............می نامند. »عالم افروز«

30.در هنگام نوروز در کابل و مرز های شمال افغانستان و برخی شهر های پاکستان چیدن...............رواج دارد. »سفره ی هفت میوه«

فعالیت های جانبی: تحقیق درمورد تعیین مرز ایران با کشورهای همسایه برحسب کیلومتر ساخت پاسپورت وروادید برای عبور ومرور از کالس به دفتر دبستان و.... می توان با یکی از هم پایه ها یا دفتر دبستان هماهنگ کرد وبرای انجام کارهای روزمره )از قبیل آوردن گچ ، مازیک ، برچسب دادن برگه برای کپی و......( بچه ها برای خروج گذرنامه وبرای ورود به آنجا روادید تهیه کنند. یا اکنون که به پایان سال می رسیم وحتما جشن نوروز برگزار می شود به بچه ها بگوییم داشتن گذرنامه وروادید برای خروج از کالس و ورود به جشن الزامی است وآنها روادیدی به تفصیلی که برایشان شرح می دهیم درست کنند وبیاورند. آمار مسافرت های ایرانیان به سایر کشورها را با جستجو درنت یا از طرق دیگر تهیه کنند وعلل مسافرت ها را بیابند .) سیاحتی ، زیارتی ، تحصیل و....( 4


درس 23 مطالعات اجتماعی

$
0
0
1 جنگ تحمیلی رسما در چه تاریخی و چگونه آغاز شد؟روز 11 شهریور ماه 1131 هواپیماهای عراقی در آسمان خرمشهر -
و تعدادی دیگر از شهرهای ایران ظاهر شدند و بمبهای خود را بر سر مردم فرو ریختند.
2 سرآغاز جنگ تحمیلی - چه اتفاقاتی بود؟حمله ی هواپیما های عراقی به بعضی از شهر های کشور و هجوم زمینی ارتش
این کشور به سرزمین جمهوری اسلامی.
- . 1 انقلاب اسلامی ایران در چه تاریخی به پیروزی رسید؟ 22 بهمن ماه 1131
4 امام خمینی )ره( درباره ی جلوگیری از نفوذ بیگانگان کشور و استقلال ایران چه می گفتند؟می گفتند مردم باید -
خودشان سرنوشت کشور را به دست بگیرند.
3 چه زمانی کشورهای استعمارگر متوجه شدند که منافع آنها در ایران قطع شده است؟هنگامی که پس از انقلاب -
اسلامی،جمهوری اسلامی به وجود آمده و مردم ایران سرنوشت خود را به دست گرفتند.
6 پس از تشکیل جمهوری اسلامی کدام موضوع برای دشمنان ما خوشایند نبود؟این که ایران یاور مظلومان در جهان -
شد و از مبارزه ی مردم فلسطین حمایت کرد.
1 نیرو های نظامی ایران در زمانی که صدام حمله ی نظامی به ایران را آغاز کرد ، در چه شرایطی قرار داشتند ؟در اوایل -
پیروزی انقلاب ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تازه شکل گرفته بود و ارتش و سپاه در حال مجهز شدن و نیرو گرفتن
بودند و هنوز آمادگی کافی برای دفاع نداشتند .
8 ارتش عراق در هفته ی اول جنگ چه کرد؟بعضی از شهرهای ایران را اشغال کرد و لی با مقاومت سرسختانه ی مردم -
رو به رو شد .
1 یکی از رویاهای صدام و فرماندهان عراقی در جریان جنگ تحمیلی چه بود ؟این بود که خوزستان را به تصرف خود در -
بیاورند و مالک خرمشهر و اروندرود بشوند .
11 مردم قهرمان خرمشهر در مقابل هجوم ناگهانی ارتش متجاوز عراق چه کردند ؟ -
آنها 14 روز در حالی که وسایل و ابزار کمی داشتند در مقابل ارتش مجهز به توپ و تانک عراقی ها مقاومت کرده و جنگیدند.
سوالات درس 32 مطالعات اجتماعی
1
11 محمد علی جهان آرا که بود و چه کرد ؟ -
در شروع جنگ تحمیلی او فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر بود . او و دیگر یارانش شجاعانه در کنار مردم با نیروهای متجاوز عراق
جنگیدند .
12 چرا خرمشهر را خونین شهر نامیدند ؟ -
زیرا پس از مقاومت مردم قهرمان خرمشهر ، دشمن با سربازان بیشتر و سلاح های فراوان پیش روی کردند و خرمشهر را تصرف
کردند و مردم زیادی را به شهادت رساندند .
11 وقتی جنگ آغاز شد ، امام خمینی )ره( چه فرمودند ؟ -
من از ملّت بزرگ ایران خواهانم که در هر مسئله ای که پیش می آید قوی باشند ، قدرتمند باشد ، متّکی به خدای
تبارک و تعالی باشند و از هیچ چیز باک نداشته باشند . ما از آن قدرت های بزرگ نترسیدیم . این صدام که قدرتی ندارد ،
عراق که چیزی نیست .
14 انقلاب اسلامی به رهبری ............... به پیروزی رسید. امام خمینی )ره -
13 امام خمینی طیّ سال ها مردم را به مبارزه علیه ................. دعوت و هدایت کرد . حکومت استبدادی -
16 امام خمینی )ره( یک شخصیت ضد ................. بودند . استعماری -
11 رئیس جمهور ستمگر عراق که حمله ی نظامی به ایران را آغاز کرد.................نام داشت. صدام -
18 شهری زیبا در جنوب ایران بندری بازرگانی است و در محل برخورد رود کارون و اروندرود قاطع است .................نام -
دارد . خرمشهر
11 نزدیکترین شهر به خرمشهر................. است . آبادان -
21 پس از سقوط خرمشهر ، ارتش صدام به قصد تصرف.................این شهر را محاصره کردند . آبادان -
21 دفاع مقدس مردم ایران در مقابل دشمنان ................. سال طول کشید . هشت -
22 در زمان شروع جنگ تحمیلی فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر ................. بود. محمد علی جهان آرا -

 فعالیّت ) 1 خرمشهر ، دزفول ، آبادان ، اهواز ، قصر شیرین ، گیلان غرب ، سوسنگرد و سر پل ذهاب.
فعالیّت ) 2 آذربایجان غربی ، کردستان ، کرمانشاه ، خوزستان ، ایلام .
 فعالیت ) 1 استان خوزستان
 فعالیت ) 4 این بودکه ملت ایران با توکل بخداحکومت پهلوی را که قدرت های بزرگ از او حمایت می کردند،
رااز بین برد ودر مقابل استعمارگران ایستاد . پس از صدام که قدرت چندانی ندارد نباید ترسید وبخدا باید توکل کرد .
فعالیت های جانبی:
پخش نوحه ی ممد نبودی ببینی..........
تحقیق درمورد خرمشهر و جنگ خونین آن زمان
تهیه ی عکس ، پاور پوینت ، وروزنامه دیواری از خرمشهر و............
تهیه ی ماکت از خرمشهر و جای جای آن

درس24مطالعات اجتماعی

$
0
0
1.صدام پس از اشغال خرمشهر چه کرد؟ ده ها تانک وابزار جنگی وچندین لشکر را در مناطق اطراف شهر مستقر کرده
بود و می خواست شهر های دیگر خوزستان را تصرف کندو به حملات خود ادامه می داد.
2.رزمندگان اسلام در جبهه ها چگونه بودند؟رزمندگان اسلام به دعا وراز ونیاز باخدامشغول بودند وسخت می
جنگیدند.آن ها آماده ی هرگونه فداکاری بودندودرسخت ترین شرایط به هم کمک می کردندوبایکدیگر مهربان
بودندوبه هم روحیه وامیدواری می دادند.
3.خرمشهر چگونه آزاد شد؟ فرماند هان نقشه ای را برای آزاد سازی خرمشهرطراحی می کردند.سرانجام رزمندگان
اسلام )ارتش وسپاه پاسداران وبسیج( باهمکاری خلبانان شجاع نیروی هوایی درطی سه مرحله عملیات بیت المقدس
توانستند نیروی دشمن رادرهم بشکنند درآخرین مرحله بارمز>>یامحمد بن عبد الله<<ارتش صدام را باشکست
بزرگی روبه رو کردندوقدم برخاک خرمشهر گذاشتند.
4. خرمشهر درچه تاریخی آزاد شد؟ سوم خرداد ماه 1331
5. امام خمینی )ره( پس از آزادی خرمشهر به دست رزمندگان اسلام چه فرمودند؟فرمودند:خرمشهر را خدا آزاد کرد.
3. بااعلام خبر آزادی خرمشهر مردم ایران چه کردند؟مردم سراسر ایران با شنیدن این خبر به خیابان آمدند وبه
شادمانی پرداختند.خیابان ها پر ازجمعیتی بود که اشک شوق بر چشمان داشتند.
7.پس از آزادی خرمشهر چه شد ؟پس از آزادی خرمشهر حکومت صدام سعی کرد با گرفتن کمک های مالی واسلحه
از کشورهای قدرتمند قوای خود را تقویت کنندوهمچنان به هجوم خود ادامه بدهد.رزمندگان شجاع نیز در عملیات
های متعدد بخش های دیگری از مناطق اشغال شده را از دشمن باز پس گرفتند.
8.جنگ تحمیلی 8ساله چگونه به پایان رسید؟درسال 1337 ایران آمادگی خود رابرای پذیرش قطعنامه صلح اعلام
کرد وجنگ 8ساله به پایان رسید.
9.یکی از شهدای نوجوان خرمشهر را نام ببرید. شهید بهنام محمدی
سوالات درس 24 مطالعات اجتماعی
1
11 .در مقابل هجوم دشمن به کشور ما کدام گروه های ایرانی از میهن دفاع کردند؟ همه ی ملت ایران از اقوام وگروه
های مختلف زن ومرد وپیروجوان در کنار یکدیگر ایستادگی واز میهن دفاع کردند وجنگیدند.عده ای هم که نمی
توانستند باروش های دیگر به جبهه ها کمک می کردند.
11 .برای حفظ استقلال میهن باز پس کیری مناطق اشغال شده ، مردم ایران چه کردند؟هزاران نفر از جوانان کشور ما
شهید شدند وخانواده ها مشکلات زیادی راتحمل کردند.
12 در جنگ تحمیلی به نیروهای مردمی ....... می گفتند.)بسیج
13 .خرمشهر در عملیات..............وبارمز................ آزادشد.)بیت المقدس یا محمد بن عبدالله( -
14 .رزمندگان اسلام پس از قدم گذاشتن بر خاک خرمشهر خودرابه................رساندند.)مسجد جامع خرمشهر
15 .باپذیرش ............. .به وسیله ایران جنگ 8ساله به پایان رسید.)قطعنامه صلح
 فعالیت ) 
زیرا رزمندگان اسلام پیرو خدابودند.به دعا ورازونیاز باخدامی پرداختند و برای آزادی خرمشهر سخت می جنگیدند.ازاین
رو به یاری خداوند توانستند ارتش عراق راکه به وسیله ی قدرت های بزرگ به انواع سلاح های روز دنیا مجهز شده بود
شکست دهند وخرمشهر را از چنگال دشمن آزاد کنند.
فعالیت های جانبی:
گردآوری تصاویر آزاد سای خرمشهر رسم خط زمان برای جنگ تا مرحله ی آزاد سازی و..
تهیه ی روزنامه دیواری درمورد همین درس نقاشی روی پارچه با موضوع همین درس
نمایش فیلم انجام تحقیق های کلاسی

اتمام سال تحصیلی

$
0
0
سلام سال تحصیلی 94-95 به خوبی تمام شد انشاالله در مهر ماه

با مطالب جدید و بررسی کتاب ها در تابستان در خدمتتان خواهم بود

موفق باشید 

سال تحصیلی جدید

$
0
0
سلام
لازم دانستم تا آغاز فصل علم و دانش را به دانش آموزان عزیز ، والدین محترم و همکاران گرامی ، تبریک عرض کنم .
برای همه ی عزیزان ، سالی پر از موفقیت در مسیر علم و دانش و تندرستی و شادکامی آرزومندم ...

درسنامه ریاضی ششم

$
0
0

درسنامه فصل اول (ریاضی کلاس ششم) : الگوهای عددی
1-به اعداد … و … و 10 و 8 و 6 و 4 و 2 اعداد زوج یا مضربهای عدد 2 میگویند.
2-به اعداد … و … و 11 و 9 و 7 و 5 و 3 و 1 اعداد فرد میگویند.
3-حاصل جمع دو عدد زوج، عددی زوج است.
حاصل جمع دو عدد فرد، عددی زوج است.
حاصل جمع عددی زوج با عددی فرد عددی فرد است.
4-اگر بخواهیم مضرب عددی را به دست آوریم آن عدد را به ترتیب در (1 و 2 و 3 و …) ضرب میکنیم.
5-برای تشخیص اعداد زوج و فرد باید به رقم یکان آن‌ها توجه کرد اگر یکان آنها (0، 2، 4، 6 و 8) باشد زوج و اگر

(1 و 3 و 5 و 7و 9) باشد فرد است.
6-اگر به مقدار مساوی اضافه شد شماره ی2 × مقدار اضافه شدن سپس + یا منها میکنیم. تا شکل دو به دست آید بعد شماره دو را بر میداریم و الگوی خواسته شده را میگذاریم.
7-نفر در صف: اگر عدد وسطی بود × 2 سپس منهای یک، اگر از دو طرف دو عدد دادند دو عدد را با هم جمع میکنیم سپس منهای یک میکنیم.
8-برای مقایسه دو عدد ابتدا رقمها را میشماریم هر کدام بیشتر بود بزرگتر است اگر تعداد برابر بود به رقمهای سمت چپ هر عدد نگاه میکنیم. سپس به رقمهای بعدی نگاه می‌کنیم.
9-اگر عددی را بر عدد دیگر تقسیم کنیم و باقی مانده صفر شود میگوییم بخشپذیر است.
10-عددی بر 2 بخشپذیر است که رقم یکانش 0، 2، 4، 6 یا 8 باشد.
11-عددی بر 5 بخشپذیر است که رقم یکانش 0 یا 5 باشد.
12-عددی بر 3 بخشپذیر است که جمع رقمهایش بر 3 بخشپذیر باشد و عددی بر 9 بخشپذیر است که جمع رقمهایش بر 9 بخشپذیر باشد.
13-قرینه ی هر عدد با عوض کردن علامت به دست می‌آید.
14-در مقایسه ی دو عدد منفی: عددی که به صفر نزدیک‌تر است بزرگتر است یا عددی که ظاهرش بزرگتر است کوچکتر است.

 


درسنامه فصل دوم (ریاضی کلاس ششم): کسر
1-برای جمع یا تفریق کسر ابتدا باید مخرج مشترک بگیریم.
2-برای ساختن کسرهای مساوی: صورت و مخرج را در یک عدد غیر از صفر ضرب میکنیم.
3-راههای مخرج مشترک:
الف) اگر به هم بخشپذیرند مخرج بزرگتر را می‌گیریم.
ب) اگر به هم بخشپذیر نیستند و به یک عدد مشترک هم بخشپذیر نیستند در هم ضرب میکنیم.
ج) اگر به یک عدد مشترک بخشپذیرند از کوچکترین مضرب مشترک استفاده میکنیم.
4-برای کوچکترین مضرب مشترک:
الف) مضربهای دو عدد را مینویسیم و اولین مضرب مشترک را انتخاب میکنیم.
ب) بزرگترین عامل مشترک بین دو عدد را پیدا کرده و به صورت تساوی ضرب مینویسیم و یک عدد مشترک را خط میزنیم. مثال: بین 36 و 27

36 و 27
کوچکترین مضرب مشترک 108 =9×4×9× 3

5-ضرب کسر: صورت × صورت میشود صورت می‌نویسیم و مخرج × مخرج میشود در مخرج مینویسیم.
6-در ضرب کسر قبل از ضرب کردن اگر ساده میشود بهتر است ساده کنیم بعد ضرب کنیم.
7-برای معکوس کردن کسر جای صورت و مخرج را عوض میکنیم.
8-هر گاه حاصل ضرب دو عدد برابر 1 باشد، آن دو عدد را «معکوس» یکدیگر مینامند، همه اعداد به جز صفر معکوس دارند.
9-به طور کلی در تساوی دو کسر مانند ، از رابطه زیر به دست میآید.
10-برای تقسیم دو کسر با مخرجهای برابر کافی است صورتهای آنها را بر یکدیگر تقسیم کنیم.
11-برای تقسیم دو کسر کافی است که کسر اول را در معکوس کسر دوم ضرب کنیم.
12-در کسرهای ترکیبی ابتدا تساویهای صورت و مخرج را حل میکنیم سپس صورت را بر مخرج تقسیم میکنیم.
13-برای مقایسه دو عدد مخلوط ابتدا عددهای صحیح و سپس کسرها را مقایسه میکنیم.
14-برای تقسیم کردن کسر میتوان از دور×دور = صورت، نزدیک × نزدیک = مخرج استفاده کرد.

 


درسنامه فصل سوم (ریاضی کلاس ششم): اعداد اعشاری
1-عددهای اعشاری نمایشی از عددهای کسری یا مخلوط هستند که مخرجشان 10 یا 100 یا … میباشد.
2-برای تبدیل کسر به اعشار دو راه داریم:
الف) مخرج را به 10 یا 100 یا 1000 یا … برسانیم.
ب) صورت را بر مخرج تقسیم میکنیم.
3-برای خواندن عدد اعشاری ابتدا قسمت عدد صحیح را میخوانیم، بعد قسمت اعشاری را میخوانیم و بعد آخرین مرتبه اعشاری را میخوانیم.
مثلاً اگر سه رقم اعشار داشته باشیم، میگوییم هزارم.
4-اگر یکان عدد صحیح صفر بود، بعد از خواندن قسمت عدد صحیح میگوییم: «عدد صحیح و»
مثال: عدد مقابل را بخوانید: 05/20 میخوانیم بیست عدد صحیح و پنج صدم.
5-صفرهای جلوی عدد اعشاری خوانده نمیشود.
6-برای مقایسه دو عدد اعشاری ابتدا نگاه به عدد صحیح میکنیم اگر برابر بود به ترتیب به دهم، صدم، … نگاه میکنیم، هر کدام بزرگتر بود آن عدد بزرگتر است.
7-در جمع و تفریق دو عدد اعشاری باید دقت کرد ممیز زیر ممیز باشد و هر مرتبه حتماً زیر مرتبه خود نوشته شود و هنگام جمع یا تفریق در جواب به ممیز میرسیم، ممیز می‌زنیم.
8-در ضرب اعشار به ممیز توجه نمیکنیم، ضرب را انجام میدهیم، وقتی پاسخ به دست آمد به تعداد رقمهای اعشاری از سمت راست میشماریم و ممیز میزنیم.
9-در ضرب و تقسیم بر (10 و 100 و 1000 و …):
الف) در ضرب به تعداد صفرها ممیز به جلو میرود.
ب) در تقسیم به تعداد صفرها ممیز به عقب میرود.
10-در تقسیم اعشاری به ممیز میرسیم ابتدا خط ممیز را ادامه میدهیم و یک ممیز در خارج قسمت میزنیم، بعد تقسیم را ادامه میدهیم.
11-در تقسیم نوع اول یعنی مقسوم علیه عدد صحیح می‌باشد، تعداد رقمهای اعشاری مقسوم و باقیمانده برابر است.
12-تعداد دور × محیط = مسافت پیموده شده
13-اگر مقسوم و مقسوم علیه تقسیمی را در عددی غیر از صفر ضرب کنیم خارج قسمت تغییر نمیکند ولی باقیمانده در همان عدد ضرب میشود.
14-وقتی بخواهیم تقسیم نوع دوم (مقسوم علیه اعشاری باشد) را حل کنیم ابتدا آن را در 10 یا 100 یا … ضرب میکنیم، که بستگی به تعداد رقمهای اعشاری مقسوم علیه دارد، مثلاً اگر یک رقم اعشار دارد در ده ضرب میکنیم تا ممیز از بین برود و تقسیم را انجام میدهیم و خارج قسمت را مینویسیم و باقیمانده را بر همان عدد تقسیم میکنیم.

آلودگی و باز هم تعطیلی

$
0
0

طبق اعلام آموزش‌وپرورش شهر تهران تمام مهدهای کودک، پیش‌دبستانی و ابتدایی شهر تهران فردا (سه‌شنبه ۲۵ آبان) به دلیل آلودگی هوا تعطیل شد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم،‌ جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران امروز تشکیل شد.

طبق اعلام آموزش‌وپرورش شهر تهران تمام مهدهای کودک، مراکز پیش‌دبستانی و مدارس ابتدایی شهر تهران فردا (سه‌شنبه 25 آبان) به دلیل آلودگی هوا تعطیل شد.

مدارس ابتدایی شهر تهران امروز دوشنبه نیز به دلیل آلودگی هوا تعطیل بود.

 

بهترین برنامه غذایی برای آلودگی

$
0
0

 

دکتر سید علی کشاورز، متخصص تغذیه و مدیر گروه تغذیه و بیوشیمی دانشگاه تهران، برای کم شدن مضرات آلودگی هوا، مصرف منابع غذایی ویتامین E و ویتامین D را پیشنهاد می‌کند. این ویتامین‌ها می‌توانند اثرات مسموم‌کننده گازهای آلاینده را خنثی کنند.

ویتامین E در روغن‌های گیاهی، گردو، بادام، زیتون، جوانه گندم، جگر و سبزیجات دارای برگ سبز وجود دارد. منابع مناسب ویتامین D هم شیر، کرهو زرده تخم‌مرغهستند که باید در برنامه غذایی روزانه‌تان باشند. البته می‌توانید با تجویز متخصص، مکمل‌های ویتامین Eو Dرا هم مصرف کنید.

علاوه بر این ویتامین‌ها، دکتر کشاورز مصرف غذاهایی را توصیه می‌کند که حاویآنتی‌اکسیدان‌های سلنیومو بتاکاروتناند. سبزیجاتی مثل طالبی، انبه، کدو تنبل، فلفل، اسفناج،کلمو زردآلوبتاکاروتن دارند. سلنیوم را هم می‌توانید در غذاهای دریایی، مرغ، نانو غلات سبوس‌دارپیدا کنید.

 

بدترین برنامه غذایی

مصرف تنقلات کم ارزشمثل چیپسو پفکو نوشابه‌های گازدار، به دلیل ایجاد اختلال در جذب عناصر مفید در بدن، می‌توانند اثرات سوء آلودگی هوا را دو برابر کنند.

موادی مثل سوسیسو کالباس به دلیل داشتن مواد افزودنیو نگهدارنده، علاوه بر این که به خودی خود مضر و سرطان‌زا هستند، مصرف آنها برای افرادی که در معرض آلودگی هوای شهرها قرار دارند، به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شوند.

به طور کلی ما مردم را به مصرف مواد غذایی تازه و طبیعی و غیرصنعتی تشویق می‌کنیم تا سلامتی‌شان در مواجهه با عوامل خطرناکی مثل آلاینده‌های هوا محفوظ بماند.»

 

دکتر کشاورز یادآوری می‌کند که کودکان، سالمندان، بیمارن قلبی عروقیو بیماران ریوی، از آسیب پذیرترین گروه ها در مقابل آلودگی هوا هستند و بهتر است خانواده‌ها بیشتر مراقب غذاهای مصرفی این افراد باشند.  


تعطیلی

$
0
0
 

در پی آلودگی هوای پایتخت، مهدهای کودک، پیش‌‌دبستانی‌ها و دبستان‌های استان تهران به جز فیروزکوه، دماوند و پردیس فردا تعطیل است خوب بچه های عزیز بهتره که از درس جدا نشوید یک سری به کتاب ها بزنید 

روزی 10 سوال از کتاب ریاضی و علوم ،اجتماعی و نوشتن لغت فارسی و دیکته و طبق برنامه ریزی دوره کتابی انجام شود ممنون 

تعطیلی

$
0
0
 

در پی آلودگی هوای پایتخت، مهدهای کودک، پیش‌‌دبستانی‌ها و دبستان‌های استان تهران به جز فیروزکوه، دماوند و پردیس فردا تعطیل است خوب بچه های عزیز بهتره که از درس جدا نشوید یک سری به کتاب ها بزنید 

روزی 10 سوال از کتاب ریاضی و علوم ،اجتماعی و نوشتن لغت فارسی و دیکته و طبق برنامه ریزی دوره کتابی انجام شود ممنون 

نیایش

$
0
0
قالب شعر: مثنوی
«خدایا جهان پادشاهی توراست                      ز ما خدمت آید خدایی توراست»   4 جمله

معنی: خداوندا پادشاهی جهان از آن توست، خداوندی برای تو است و ما باید بندگی و خدمت تو را به جا آوریم. 
نهاد: پادشاهی جهان/ خدمت/ خدایی
متمم: تو/ ما
حرف اضافه: را / از
آرایه: تلمیح به آیه قرآن و لله ملک السماوات و الارض (پادشاهی زمین و آسمان از آن خدا است) و تضاد (خدایی و خدمت)

«پناه بلندی و پستی تویی (هستی)                    همه نیستند آنچه هستی تویی (هستی) »   4جمله

معنی: نگهبان و محافظ آسمان بلند و زمین پست تو هستی، همه ی موجودات فانی هستند و آنچه می ماند فقط تویی.
ترکیب اضافی: پناه بلندی؛ پناه پستی
نهاد: تو(مصراع اول)/ همه(مصراع دوم)/ تو (مصراع دوم)
آرایه: تلمیح و تضاد

«همه آفریدست بالا و پست                   توی (هستی) آفریننده ی هرچه هست» 3 جمله 

معنی: خداوند خالق آسمان بلند و زمین هموار است، خداوندا تو خالق هرچه وجود دارد هستی.
نهاد: بالا و پست/ تو
آرایه: تلمیح و تضاد

«خرد را تو روشن بصر کرده ای                چراغ هدایت تو بر کرده ای» 2 جمله

معنی: چشمان عقل و خرد را تو بینا کرده ای و هدایت را مانند چراغ روشنی به پا کرده ای
نهاد: تو (در مصراع اول و دوم)
مفعول: خرد، چراغ هدایت 
آرایه: تشبیه هدایت به چراغ و تشخیص (شاعر خرد را جانداری فرض کرده که چشم دارد.) و تناسب (روشن، بصر، چراغ)

«جهانی بدین خوبی آراستی                   برون زان که یاریگری خواستی» 2 جمله

معنی: جهان را به این زیبایی آراسته کرده ای بدون آنکه از کسی یاری و کمک بگیری.
مفعول: جهانی/ یاریگری
قید: بدین/ خوبی
نهاد: تو (در هر دو مصراع)
آرایه: تلمیح

«خداوند مایی (هستی) و ما بنده ایم                            به نیروی تو یک به یک زنده ایم» 3 جمله

معنی: تو خداوند ما هستی  ما بنده ی شما هستیم و به نیروی تو یک به یک زنده هستیم.
نهاد: تو/ ما / یک به یک

«رهی پیشم آور که فرجام کار                    تو خشنود باشی و ما رستگار(باشیم)» 3 جمله

معنی: (خداوندا) راهی را مقابل ما قرار بده که در پایان کارمان به رستگاری و خوشبختی برسیم و تو نیز از ما راضی و خشنود باشی.
قید: فرجام کار
مفعول: رهی
نهاد: تو/ تو / من

درخت علم

$
0
0
شیخ خندید و بگفتش ای سلیم (منادا)                               
این درخت علم باشد ای علیم(منادا)    تعداد جمله: 5 تا 

معنیشیخ به او خندید و گفت: ای انسان ساده دل (احمق) این درختی که گفتم درخت علم و دانش است.
واژه: شیخ: پیرمرد، مرد بزرگوار، عالم
سلیم: سالم، بی عیب، کنایه از آدم ساده لوح و نادان
علیم: دانا، آگاه
آرایه: تشبیه علم و دانش به درخت

تو به صورت رفته ای ای بی خبر (منادا) زان ز شاخ معنی ای بی بار و بر(هستی)   تعداد جمله: 3 تا
معنی: ای انسان بی خبر، تو فقط به ظاهر کلام من توجه کرده ای به همین خاطر از شاخه ی معنی، بهره ای نبرده ای.
واژه: صورت: ظاهر
معنی: باطن
بار و بر: میوه و ثمر
آرایه: تشبیه معنی و باطن کلام به شاخه و تضاد یا طباق بین کلمه های صورت و معنی
گه درختش نام شد گاه آفتاب (نام شد)                              گاه بحرش نام شد، گاهی سحاب (نام شد)   تعداد جمله: 4 تا
معنی: علم و دانش را گاهی به درخت، آفتاب، دریا و ابر تشبیه می کنند و به این نام ها می خوانند.
واژه ها: بحر: دریا
سحاب: ابر
آرایه: تناسب بین کلمه های درخت، آفتاب، بحر و سحاب
تشبیه پوشیده و پنهان علم و دانش به درخت، آفتاب، بحر و سحاب

آن یکی کش صد هزار آثار خاست          کم ترین آثار او عمر بقاست   تعداد جمله: 2 تا
معنی: آن علم و دانشی که صد هزار اثر و سود دارد و کم ترین اثرش عمر جاودانه است.
واژه: کش: که از آن
خاست: برخاست، بلند شد.
بقا: جاودانی
صدهزار: عدد فراوانی و کثرت
 
آرایه: تضاد یا طباق بین کلمه های صدهزار و کم ترین
نهاد: صدهزار آثار، کم ترین آثار

 

درس دهم ( شعر حافظ )

$
0
0
درد عشقی کشیده ام که مپرس               زهر هجری چشیده ام که مپرس (4 جمله)


مفهوم: آنچنان عاشق یار شده ام که قابل وصف نیست و آنچنان به درد دوری یار مبتلا گشته ام که توصیف آن آسان نیست.

آرایه ها: تناسب (درد، زهر، چشیده ام) . تشبیه (هجران و دوری یار به زهر تشبیه شده است.)

فعل ها: کشیده ام (ماضی)          چشیده ام (ماضی)            مپرس (امر)
 

گشته ام در جهان و آخر کار         دلبری برگزیده ام که نپرس (3 جمله)


مفهوم: همه جا را جستجو کرده ام و در آخر معشوقی را انتخاب کرده ام که قابل گفتن نیست.

فعل ها:
 گشته ام (ماضی)           برگزیده ام (ماضی)

بی تو در کلبه ی گدایی خویش                  رنج هایی کشیده ام که مپرس (2 جمله)


مفهوم: بدون تو در خانه ی فقیرانه ی خود سختی هایی کشیده ام که گفتن آن آسان نیست.

آرایه: تشبیه (کلبه ی گدایی)

مفعول: رنج ها       ترکیب اضافی: کلبه ی گدایی، گدایی خویش

هم چو حافظ، غریب در ره عشق              به مقامی کشیده ام که مپرس (2 جمله)


مفهوم: من هم مانند حافظ غریب و تنها در مسیر عشق و عرفان به رتبه و درجه ای از عشق و عرفان رسیده ام که قابل وصف است.

فعل ها: رسیده ام (ماضی)           مپرس (امر)

ترکیب اضافی: ره عشق

واژه ها:
حجره: اتاق، غرفه، خانه
مفصل ترین: کامل ترین
تلفظ: بیان کردن
معتبر: دارای ارزش و اعتبار
خطی: دست نویس
غفلت: فراموشی
گرد نیاورده: جمع نکرده
تأخیر: درنگ کردن، عقب انداختن
رحلت: کوچ کردن، کنایه از مردن
رحمة الله علیها: رحمت خداوند بر او باد
برمی خاستم: بلند می شدم
ظالم: ستمگر مظلوم
سرشار: پر، لبریز
ضعف: سستی، بی حالی
زهر: سم
غریب: ناآشنا، بیگانه # آشنا
مقام: مرتبه، جایگاه
هجر: دوری

شعر (باران)

$
0
0
«خوشا آنان که الله یارشان بی                                به حمد و قل هو الله کارشان بی» 

معنی: خوش به حال کسانی که خداوند یارشان بود و کار آن ها ذکر خداوند و مناجات با او بود.
واژه: خوشا: خوش به حالشان باشد.            بی: باشد
تعداد جمله: 3 جمله (2 فعل مخفف شده و 1 صوت) خوشا (خوش به حال آنها باشد) آنان که الله یارشان بود،به حمد و قل هو الله کارشان بود.
آرایه: تلمیح به سوره ی حمد و قل هو الله . . . 
ترکیب اضافی: کارشان
نهاد: الله، کارشان
 

« خوشا آنان که دایم در نمازند                            بهشت جاودان بازارشان بی »
معنی: خوش به حال کسانی که همیشه در حال نماز هستند، کسانی که بهشت جاودان بازار آنهاست.
تعداد جمله: 3 جمله (2 فعل مخفف شده و یک صوت) خوشا (خوش به حال آنها باشد) آنان که دائم در نماز هستند و بهشت جاودان بازارشان بود.
نهاد: آنان، بهشت
ترکیب وصفی: بهشت جاودان                          ترکیب اضافی: بازارشان

شاعر: بابا طاهر                          قالب: دوبیتی
 

         « خداوندا به فریاد دلم رس                             کس بی کس تویی من مانده بی کس »
معنی: پروردگارا به فریاد دل من برس، زیرا تو یار کسانی هستی که یاوری ندارند و من تنها مانده ام.
تعداد جمله: 4 جمله (1 منادا، 2 فعل و 1 فعل مخفف شده) خداوندا (منادا) به فریاد دلم برس. کس بی کس تو هستی، من بی کس مانده ام
ترکیب وصفی: کس بی کس 
نهاد: تو (مصراع اول) . تو/ من (مصراع دوم)
 

« همه گویند طاهر کس نداره                           خدا یار منه چه حاجت کس »
معنی: همه می گویند: طاهر(شاعر) تنهاست و یاری ندارد و من هم می گویم: خدا یار من است و من به کسی نیاز ندارم.
تعداد جمله: 4 جمله (2 فعل، 1 فعل مخفف و 1 فعل حذف شده) همه گویند طاهر کس نداره، خدا یار من (است) چه حاجت کس (است)
نهاد: همه/ طاهر (مصراع اول) . خدا (مصراع دوم) 
مفعول: کس/ چه حاجت
شاعر: بابا طاهر                   قالب: 

        « ای نام تو روییده به گلدان لبم                     در مرحمت تو غوطه ور روز و شبم »

معنی: ای خدایی که نام تو همیشه بر لبان من است و من در دریای لطف و مهربانی تو همیشه شناور هستم.
واژه: مرحمت: لطف و مهربانی                      غوطه ور: شناور            
تعداد جمله: 3 جمله (1 منادای محذوف، 1 فعل و 11 فعل مخفف) ای (خدایی که) نام تو به گلدان لبم روییده است، در مرحمت تو روز و ب غوطه ور هستم
آرایه: 2 تشبیه 1. تشبیه لب به گلدان                 2. تشبیه لطف و مهربانی خداوند به دریا            تضاد: روز و شب
ترکیب اضافی: گلدان لب/ لبم/ شبم
فعل ماضی: روییده (روییده است)                         نهاد: نام تو
  

« در خاک طلب، بذر دعا کاشته ام                          باران اجابت تو را می طلبم »

معنی: دعا را مانند دانه ای در خاک طلب تو کاشته ام و به امید بارش باران اجابت تو هستم.
واژه: طلب: خواستن، خواهش            اجابت: جواب دادن، پاسخ دادن
تعداد جمله: 2 جمله (2 فعل) در خاک طلب بذر دعا کاشته ام و باران اجابت تو را می طلبم.
آرایه: 3 تشبیه: تشبیه طلب به خاک، دعا به بذر و اجابت به باران        تناسب: بین کلمه های خاک، بذر و باران            
مفعول: بذر دعا، باران اجابت تو
نهاد: در هر دو مصراع "من "محذوف است.
ترکیب اضافی: خاک طلب/ بذر دعا/ باران اجابت/ اجابت تو/ نام تو           
شاعر: سید حسن حسینی              قالب شعر: رباعی
 
« اگر آن سبز قامت رو نماید                 در باغ خدا را می گشاید »
معنی: اگر آن کسی که قامت سبزی دارد (امام زمان عج . . .) به سوی ما بیاید، در باغ خداوند (بهشت) را به روی ما باز می کند.
واژه: قامت: قد و بالا                      رو نماید: چهره نشان دهد.
فعل ها: نماید (مضارع). می گشاید (مضارع)
نهاد: سبز قامت
مفعول: رو (مصراع اول)        در (مصراع دوم)             
تعداد جمله: 2 جمله (2 فعل) اگر آن سبز قامت رو نماید، در باغ خدا را می گشاید.

آرایه: تلمیح به ظهور امام زمان (عج الله)
ترکیب اضافی: در باغ/ باغ خدا                

 

« تنم را فرش کردم تا بتازد                        دلم را نذر کردم تا بیاید »

معنی: تن خودم را مانند فرشی پهن کردم تا تاخت و تاز کند و حتی دلم را نذرش کردم تا بیاید.
واژه: نذر: شرط و پیمان، آنچه شخص بر خود واجب گرداند که در راه خدا بدهد یا به جا بیاورد.
تعداد جمله: 4 جمله (4 فعل) تنم را فرش کردم تا بتازد، دلم را نذر کردم تا بیاید.
آرایه: فرش کردن تن و نذر کردن دل کنایه از آماده و مهیا شدن است.                   تشبیه: تن به فرش
ترکیب اضافی: تنم/ دلم
فعل: کردم (ماضی). بتازد (مضارع). کردم (ماضی). بیاید (مضارع)
مفعول: تنم (مصراع اول)            دلم (مصراع دوم)
شاعر: مصطفی علی پور                      قالب شعر: دو بیتی
 بیشتر بدانیم . . .

راه تشخیص رباعی و دوبیتی: رباعی یعنی شعری که از چهار مصراع درست شده باشد و دوبیتی یعنی شعری که از دو  بیت تشکیل شده است وهر دو نوع شعر از لحاظ قافیه و نحوه ی قرار گرفتن آن یکسان هست و از لحاظ ظاهر هیچ فرقی ندارند و تنها فرقی که وجود دارد یکی وزن هست که  رباعی وزن خاصی دارد یعنی بر وزن ( لا حول ولا قوه الا بالله ) و از نظر وزن عروضی ( مفعولُ مفاعلن مفاعیلن فع) یا با ختلاف جزئی در وزن . 

اسم صوت: اسم صوت اسم مرکبی است که از صداهای طبیعی گرفته شده است . و بیان کننده صدای خاص انسان یا حیوان و یا به هم خوردن اشیا و . . . است .

مانند : قاه قاه ، قار قار ، کیش کیش ،

هم خانواده

$
0
0
در عربی به کلماتی هم خانواده می گویند که از یک ریشه گرفته شده باشند و حرف های اصلی آنها پشت سرهم بیایند.

مانند : رابط - مربوط - ارتباط - ربط

عجله - عجول - عاجل و تعجیل

تدریس - دروس - مدرس - درس

عامل - معمول - عمال - عمل

تعلیم - عالم - معلم - معلوم

نظر - ناظر- منظور- منتظر- انتظار- منظره - نظارت

نکته : کلمات هم خانواده درعربی از نظر معنی به هم نزدیک هستند و دربیشتر مواقع  سه حرف مشترک دارند .

کلمات هم خانواده در فارسی : ملاک هم خانواده بودن در فارسی بن ماضی و مضارع است .

کلمه هایی که بن ماضی و مضارع یکسانی داشته  باشند با هم هم خانواده هستند .

مانند : دانش - دانا - دانشمند - دانا و نکته دان

نکته : بعضی از هم خانواده ها درزبان فارسی بن فعلی ندارند .

مانند : گل زار - گلستان - گل خو - گلدان - گلنوش - و گل رخ

هنرور - هنرمند - هنر دوست - هنری و باهنر

بن فعل : به جزو ثابت و اصلی فعل که مفهوم انجام کار یا روی دادن حالتی را بیان کند بن فعل گویند .هرفعل دارای دوریشه یا بن است که عبارتند از :

بن ماضی : برای پیدا کردن بن ماضی باید تصور کنیم که آن فعل دیروز انجام شده است .سپس شناسه را از آخر آن فعل حذف می کنیم و به باقی مانده ی  کلمه بن ماضی می گویند :

می روی __________ من دیروز رفتم .( م را حذف می کنیم .____ رفت (  بن ماضی )

می زنی_______ من دیروز علی را زدم ( م را حذف می کینم )  _____ زد ( بن ماضی )

بن مضارع : برای پیدا کردن بن مضارع آن فعل را به صورت امری یا دستوری بیان می کینم سپس حرف ( ب ) را از ابتدا بر می داریم . به آن چه باقی می ماند بن مضارع می گویند.

می خوانند _____ بخوان ( ب را حذف می کینم ) خوان ( بن مضارع )

می گویند ________ بگو ( ب را حذف می کینم )  گو ( بن مضارع )

هرچند برای کسی که به دو زبان چیره نیست  کار دشواری است ولی راه های ساده ای هم وجود دارد که دانستن آنها جالب است.

واژه های فراوانی از زبان عربی وارد زبان فارسی شده است که صد هزار از این واژه ها در فارسی کاربرد دارند . اگر

بخواهیم تعداد واژه های دخیل ( لغاتی که از زبان بیگانه وارد زبان فارسی شده اند ) را در زبان فارسی بنویسیم آمار تقریبی این است : عربی 40 درصد ( تا 60 درصد هم گفته اند ) ، واژه های فرانسوی ، انگلیسی ، ترکی و... 10 درصد ، فارسی 50 درصد .

راه های زیادی برای شناخت کلمات عربی وجود دارد که به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم :

بسیاری از اسامی عربی جمع مکسّر دارند . مثل علم ( علوم ) ، سِر ( اسرار ) ، محفل ( محافل ) ، کتاب ( کُتُب ) ، جِرم ( اجرام ) ، حاشیه (  حواشی ) و ...

از میان 32 حرف الفبای فارسی برخی حروف تنها ویژه واژه های عربی است .

حرف (ث) : هر واژه ای که دارای  ث  است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد . جز (کیومرث: مرد دانا یا گاو مرد) ، ( تـَهمورث : دارنده ی سگ نر قوی ) و واژگان لاتین مانند بلوتوث یا نام هایی مانند ادوارد ثورندایک و ... که کاملا آشکار است نام های لاتین هستند نه عربی یا فارسی.

حرف (ح) : هر واژه ای که دارای حرف  ح  است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد. غیر از کلمه ی حوله که درست آن هوله است وبه گمان نزدیک به یقین ریشه ی ترکی دارد و به معنی ( پُرزدار ) است .  عرب به هوله (حوله) می گوید : مِنشَفة در سعودی / خاولی یا خاولیة و بَشکیر در عراق / بِشکیر  یا فوطة در سوریه .واژه حول و حوش هم به گمان بسیار فارسی و درست آن هول و هوش است . کردهای فهلوی یا فَیلی هنوز به خانه می گویند هاوش که با house  در انگلیسی همانندی دارد.

حرف (ذ) : هرچند در فارسی کهن تلفظ این حرف مانند تلفظ عربی آن وجود داشته اما امروزه دیگر هیچ ایرانی ای ذال را ذال تلفظ نمی کند بلکه  زاء تلفظ می نماید .بیش از 95% واژه های دارای ذال ریشه ی عربی دارند مگر واژه هایی مانند گذر ، گذراندن ، گذشتن ، پذیرش ، پذیرفتن ، آذین، گنبذ (امروزه گنبد خوانده می شود.)ذانستن ( که امروزه دانستن تلفظ می شود. اما کردها ، لَکها و برخی دیگر از اقوام ایرانی  ذانستن را زانستن تلفظ می کنند. مانند تالشی ها که به (می دانم) می گویند ( زُنُـمzonom) و کردها می گویند ( اَزانِـم  یا  زانِـم یا مَزانِم یا دَزانِم )

حرف(ص) : هر کلمه ای که  صاد دارد بی شک عربی است مگر عدد شصت و عدد صد که عمداً غلط نوشته شده اند تا با انگشت شست و سد روی رودخانه اشتباه نشوند.

صندلی نیز بی جهت با صاد نوشته شده و البته عربی شده ی چَندَل است. عرب به صندلی می گوید کُرسی ، مَقعَد و در گویش محلی عراق و سوریه اِسکَملی .

صابون هم در اصل واژه ای فارسی است و درست آن سابون است و این واژه از فارسی به بیشتر زبانهای جهان رفته مثلاً soap در انگلیسی همان سابون است . ما سابون را به صورت معرَّب صابون با صاد می نویسیم.اصفهان نیز معرّب یعنی عربی شده ی اَسپَدانـه یا سپاهان است.

حروف ( ض/ظ /ع ) :  بدون استثنا تنها ویژه واژه های دارای ریشه ی عربی است و در فارسی چنین مخارجی از حروف وجود ندارد .  به ویژه ضاد تا جایی که عرب ها به الناطقین بالضاد معروفند زیرا  این مخرج ویژه عرب است نه دیگر مردمان نژاد سامی.

حرف (ط) : جنجالی ترین حرف در املای کلمات است . مخرج طاء تنها ویژه واژه های عربی است و در فارسی ط نداریم و واژه هایی که با  ط  نوشته می شوند یا عربی اند و یا اگر عربی نیستند غلط املایی هستند . مانند طهران ،طالش، اصطهبان ، طوس که خوشبختانه امروزه دیگر کسی تهران ،تالش ، استهبان و توس را دیگر نادرست نمی نویسد. اما بلیت واژه ای فرانسوی است . تایر tire واژه ای انگلیسی است . اتاق مغولی است . تپش فارسی است و دلیلی ندارد که آن ها را نادرست بنویسیم و امروزه دیگر این واژه ها را درست می نویسند مگر کسانی که با ریشه واژه ها آشنا نیستند.

حرف ( ق ) :  نیز در مرتبه دوم حروف جنجالی است . در فارسی قاف نداریم  غ  داریم . قاف ویژه واژه های عربی در 90 درصد موارد است واژه های  عربی دارای ریشه ی  اغلب سه حرفی و دارای وزن و هم خانواده اند مانند: قاسم ، تقسیم ، مقسِّم ، انقسام ، قَسَم ، قسمت ، اقسام ، مقسوم ، قسّام ، منقسم و تشخیص واژه ی عربی الاصل دارای قاف کار ساده ای است . اما دیگر کلمات قاف دار یا ترکی اند و یا مغولی . مانند قره قروت: کشک سیاه / قره قویونلو : صاحبان گوسفند سیاه/ قره گوزلو: دارنده ی چشم سیاه / قزل آلا : ماهی طلایی.

کلماتی مانند آقا ،قلدر ، قرمساق  نیز مغولی اند.  کلمه قوری نیز روسی است اصلاً قوری ،کتری ، سماور ، استکان همه واژه های روسی اند و اینها زمان قاجاریه و در دوره صدارت اعظمی امیر کبیر وارد ایران شدند . کلماتی مانند قند و قهرمان و قباد معرب  کند کهرمان و کَواذ هستند همان گونه که کرماشان یا کرمانشاه را عرب قرماسان یا قَرمسین تلفظ می کرده اما امروزه ما ایرانیان کرمانشاه یا کرماشان را قرماسان یا قرمسین تلفظ نمی کنیم  اما کواذ را قباد می گوییم و این تأثیر زبان عربی بر فارسی است.

حروف چهارگانه ( گ / چ/ پ / ژ )  : نیز در عربی فصیح یعنی نوشتاری وجود ندارد. و هر کلمه ای که دارای یکی از این چهار حرف است حتماً عربی نیست و به احتمال بسیار ریشه ی فارسی دارد . مانند منیژه ، مژگان ، ژاله ،پروین ، پرنده ، گیو، گودرز ،منوچهر ، پریچهر  و ... البته اغلب چنین است و موارد اندکی نیز امکان دارد از دیگر زبانها باشد مانند پینگ پونگ که چینی است . یا چاخان و خپل که مغولی اند . اشتباه نکنید چاخان ترکی نیست . مغولی است زیرا در ترکی به دروغ  می گویند  یالان .یا پارتی partyکلمه ای انگلیسی است و  آپارتمان واژه ای فرانسوی است.

شاید بپرسید پس سایر حروف مانند  الف ب ت ج د ر ز س ش ف ک ل م ن و ه ی  چگونه هستند ؟ پاسخ شما این است که اینها حروف مشترک در سراسر زبانهای جهان است . هرچند برخی اقوام بعضی حروف را ندارند و به گونه دیگر ادا می کنند . مانند حرف  ر  که در فرانسه  غ گفته می شود  و یا همین  ر  در چین  ل   خوانده می شود .

 


حکایت «افلاطون و مرد جاهل»

$
0
0
گویند: می گویند             جاهل: نادان             میانه ی سخن: در بین صحبت هایش            سخن تو می گفت: درباره ی تو سخن می گفت.
افلاطون، بزرگ مرد است که هرگز چون او نبوده است و نباشد. 
افلاطون، مرد بزرگی می باشد که هرگز کسی مانند او در جهان دیده نشده و دیده نخواهد شد. 
سر فرو برد و بگریست و سخت دلتنگ شد.
سرش را از ناراحتی پایین برد و گریه کرد و بسیار ناراحت شد.
ای حکیم! از من چه رنج آمد تو را که چنین تنگدل گشتی؟
ای دانشمند! از طرف من چه زحمتی به تو رسید که چنین ناراحت شدی؟
نکته: در اینجا «را» حرف اضافه است و «این چنین» قید.
جاهلی مرا بستاید.
نادانی مرا ستایش کند.
«مرد جاهل»ترکیب وصفی           
«فلان مرد،شکر و سپاس، سر» نقش مفعولی دارند.
کلمات «روزی، سخت» نقش قیدی دارند.

شعر «به گیتی، به از راستی، پیشه نیست»

$
0
0
قالب شعر: مثنوی
«به گیتی، به از راستی، پیشه نیست    ز کژی بتر، هیچ اندیشه نیست» 2 جمله

معنی: در جهان اندیشه و فکری مهم تر از راستی وجود ندارد و هیچ فکر و اندیشه ای بدتر از ناراستی نیست.
قافیه: پیشه و اندیشه
ز: مخفف از       گیتی: جهان         پیشه: حرفه، شغل، کار       کژی: خلاف، ناراستی               بتر: بدتر
نهاد: پیشه، اندیشه
آرایه: تضاد (راستی و کژی)

«سخن گفتن کژ ز بیچارگی است                    به بیچارگان بر، بباید گریست» 2 جمله

معنی: دروغ گفتن و کج حرف زدن از بدبختی انسان است و به حال انسان های بدبخت و بیچاره باید گریه کرد.
قافیه: است و گریست
کژ: کج، دروغ         سخن گفتن کژ: سخن خطا و اشتباه
ترکیب وصفی و نهاد: سخن گفتن کژ             
به بیچارگان بر: دو حرف اضافه برای یک متمم است.
بباید گریست: از آن نوع فعل هایی است که نهاد آن هرکس می تواند باشد.

«هر آن کو که گردد به گرد دروغ                     ستم کاره خوانیمش و بی فروغ» 2 جمله

معنی: هر کسی که به دنبال سخن دروغ است را باید ستمکار و تاریک خواند.
قافیه: دروغ و بی فروغ
کو: که او              فروغ: روشنایی                 بی فروغ: بی نور                    
نهاد: هر آن کو (مصراع اول)، ما (مصراع دوم)                 ترکیب اضافی: گرد دروغ                     مفعول: «ش» در خوانیمش
آرایه: تناسب (دروغ،ستمکاره،بی فروغ)           کنایه (به گرد دروغ کنایه از دروغ گفتن)

«همه راستی کن که از راستی                      نیاید به کار اندرون، کاستی» 2 جمله

معنی: فقط به دنبال راستگویی باش زیرا کسی که راستگو است هیچگاه در کارها کم نمی گذارد و کارش درست است.
قافیه: راستی و کاستی
اندرون: داخل             به کار اندرون: در کار              کاستی: کمی    
مفعول: راستی             نهاد: تو، کاستی                   قید: همه (همیشه)                   
آرایه: تضاد (راستی و کاستی)

«هر آن کس که با تو نگوید درست                    چنان دان که او دشمن جان توست» 3 جمله

معنی: هرکسی با تو حرف راست نگوید بدان که دوست تو نیست و دشمن جان تو است.
قافیه: درست و توست
قید: چنان              ترکیب اضافی: دشمن جان                نهاد: هر آن کس، تو (جمله دوم)، او (جمله سوم)
مفعول: درست، که او دشمن جان توست (برای دان)
فعل: نگوید (مضارع)، دان، است (مضارع)

«گشاده است بر ما در راستی              چه کوبیم خیره، سر کاستی؟» 2 جمله

معنی: در راستگویی همیشه بر ما باز است، پس چرا بیهوده به دنبال دروغگویی و بدی باشیم.
قافیه: راستی و کاستی
خیره: بیهوده،گستاخ، بی پروا                گشاده: باز
نهاد: در راستی             مفعول: در کاستی               حرف اضافه: بر                    متمم: ما                       
آرایه: کنایه (در راستی را خیره کوبیدن کنایه از دروغ گفتن)  

«مکن دوستی با دروغ آزمای              همان نیز با مرد ناپاک رای (دوستی مکن)» 2 جمله

معنی: با انسان دروغگو دوستی نکن، همچنین با انسانی که اندیشه و فکر و باطل کثیفی دارد.
قافیه: دروغ آزمای و ناپاک رای
دروغ آزمای: دروغگو           ناپاک رای: کسی که اندیشه ی بد در سر دارد.
نهاد: تو           ترکیب وصفی: مرد ناپاک رای           مفعول: دوستی             واژه های غیر ساده: ناپاک رای، دروغ آزمای، دوستی

 

دریا قلی

$
0
0
دریا قلی! رکاب بزن یا علی بگو                             چشم انتظار همت تو دین و میهن است (4 جمله)
معنی: ای دریا قلی! تندتر رکاب بزن و از امام (ع) مدد بخواه زیرا که حتی دین و میهن چشم انتظار همت و تلاش تو هستند.
آرایه: جان بخشی و کنایه (چشم انتظار بودن است)
فردا اگر درنگ کنی، کوچه های شهر          میدان جنگ تن به تن و تانک با تن است (2 جمله)
معنی: اگر صبر کنی،فردا تمام کوچه های شهر تبدیل به میدان جنگ تن به تن و تانک با تن می شود.
آرایه: تناسب (میدان، جنگ، تانک و تن به تن)
ترکیب وصفی: جنگ تن به تن                 ترکیب اضافی: کوچه های شهر/ میدان جنگ

از راه اگر بمانی و روشن شود هوا            تکلیف شهر خاطره های تو روشن است (3 جمله)

معنی:
 اگر در راه بمانی و به مقصد نرسی و هوا روشن شود تکلیف شهر خاطره های تو روشن است.
آرایه: کنایه (تکلیف روشن شدن کنایه از مشخص شدن است)
ترکیب اضافی: تکلیف شهر/ شهر خاطره ها/ خاطره های تو                  مسند: روشن در هر دو مصراع
دریا قلی به وسعت دریاست نام تو                           تاریخ در تلفظ نام تو الکن است (3 جمله)
معنی: ای دریا قلی نام تو به بزرگی دریاست و حتی تاریخ هم در تلفظ نام تو لکنت دارد.
آرایه: تشبیه (نام دریا قلی به دریا) و تشخیص (شاعر تاریخ را جانداری فرض کرده است که در بیان و تلفظ نام دریاقلی گنگ است.)

( ای وطن))

$
0
0
ما که اطفال این دبستانیم                  همه از خاک پاک ایرانیم  2 جمله (دو فعل مخفف)

معنی: ما که کودکان این دبستان هستیم، همگی فرزندان خاک پاک کشور ایرانیم.
اطفال: جمع مکسر طفل، بچه ها، کودکان

 همه با هم برادر وطنیم                     مهربان همچو جسم با جانیم   2 جمله (دو فعل مخفف)

معنی: همگی مثل برادران هم وطن هستیم و همانطور که جسم و جان با هم مهربان هستند، ما هم با هم مهربان هستیم.
جسم: بدن، پیکر
جان: روح و روان
آرایه: تشبیه مهربانی برادران هم وطن به مهربانی جسم و جان و تضاد بین کلمه های جسم و جان

اشرف و انجب تمام ملل (هستیم)   یادگار قدیم دورانیم 2 جمله (یک فعل مخفف و یک فعل حذف شده)

معنی: ما شریف ترین و نجیب ترین ملت در میان ملت ها هستیم و یادگاری از دوران قدیم هستیم.
اشرف: شریف تر
انجب: نجیب تر

وطن ما به جای مادر ماست   مادر خویش را نگهبانیم  2 جمله (یک فعل و یک فعل مخفف)

معنی: وطن مثل مادر ماست، ما نیز از مادر خود (وطن) نگهبانی و محافظت می کنیم. 
آرایه: تشبیه وطن به مادر

شکر داریم کز طفولیت                  درس حب الوطن همی خوانیم 2 جمله (2 فعل)

معنی: خدا را شکر می کنیم که از دوران بچگی درس عشق و دوستی وطن را می خوانیم.
طفولیت: بچگی
حب الوطن: دوست داشتن وطن
آرایه: تلمیح به حدیث پیامبر(ص): حب الوطن من الایمان (دوست داشتن وطن، نشانه ی ایمان است.)

چون که حب وطن ز ایمان است        ما یقینا ز اهل ایمانیم 2 جمله (یک فعل و یک فعل مخفف)

معنی: از آن جایی که دوست داشتن وطن نشانه ی ایمان است، پس ما به یقین همگی مومن هستیم. ( اشاره به حدیث نبوی: حب الوطن من الایمان، دوستی وطن نشانه ی ایمان است.)
آرایه: تلمیح

گر رسد دشمنی برای وطن                   جان و دل رایگان بیفشانیم 2 جمله (دو فعل)

معنی: اگر دشمنی برای وطن ما برسد،جان و دل خود را برای دفاع از وطن از وطن به رایگان فدا می کنیم.

 

هم خانواده

$
0
0
کلمات هم خانواده

درعربی به کلماتی هم خانواده می گویند که ازیک ریشه گرفته شده باشند و حرف های اصلی آنها پشت سرهم بیایند مانند :

رابط - مربوط - ارتباط - ربط

عجله - عجول - عاجل و تعجیل

تدریس - دروس - مدرس - درس

عامل - معمول - عمال - عمل

تعلیم - عالم - معلم - معلوم

نظر - ناظر- منظور- منتظر- انتظار- منظره- نظارت

نکته :

کلمات هم خانواده درعربی از نظر معنی به هم نزدیک هستند و دربیشتر مواقع  سه حرف مشترک دارند .

کلمات هم خانواده در فارسی :

ملاک هم خانواده بودن در فارسی بن ماضی و مضارع است .

کلمه هایی که بن ماضی و مضارع یکسانی داشته  باشند با هم هم خانواده هستند .

مانند :

دانش - دانا - دانشمند - دانا و نکته دان

نکته :

بعضی از هم خانواده ها درزبان فارسی بن فعلی ندارند .

مانند :

گل زار - گلستان - گل خو - گلدان - گلنوش - و گل رخ

هنرور - هنرمند - هنر دوست - هنری و باهنر

بن فعل :

به جزو ثابت و اصلی فعل که مفهوم انجام کار یا روی دادن حالتی را بیان کند بن فعل گویند .هرفعل دارای دوریشه یا بن است که عبارتند از :

بن ماضی :

برای پیدا کردن بن ماضی باید تصور کنیم که آن فعل دیروز انجام شده است .سپس شناسه را از آخر آن فعل حذف می کنیم و به باقی مانده ی کلمه بن ماضی می گویند :

می روی __________ من دیروز رفتم .( م را حذف می کنیم .____ رفت (  بن ماضی )

می زنی_______ من دیروز علی را زدم ( م را حذف می کینم )  _____ زد ( بن ماضی )

بن مضارع :

برای پیدا کردن بن مضارع آن فعل را به صورت امری یا دستوری بیان می کینم سپس حرف ( ب ) را از ابتدا بر می داریم . به آن چه باقی می ماند بن مضارع می گویند.

می خوانند _____ بخوان ( ب را حذف می کینم ) خوان ( بن مضارع )

می گویند ________ بگو ( ب را حذف می کینم )  گو ( بن مضارع )

Viewing all 374 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>